سال 2020؛ رژیم کنترل تسلیحات در آستانه فروپاشی کامل
به گزارش وبلاگ شخصی من، در شرایطی که پیمان نابودی موشک های برد متوسط بین روسیه و آمریکا از بین رفته و سرنوشت پیمان استارت-3 و آسمان باز نیز در هاله ای از ابهام قرار گرفته است، چین بعنوان سومین قدرت هسته ای دنیا تمایلی برای پیوستن به مذاکرات مسکو-واشنگتن ندارد.
به گزارش گروه بین الملل وبلاگ شخصی من، روزنامه کامرسانت، چاپ مسکو در تحلیلی نوشته است: سال 2019 برای رژیم های کنترل تسلیحات-راهبردی، هسته ای و متعارف - سال بسیار بدی بود. پیمان دوجانبه میان روسیه و آمریکا درباره نابودی موشک های برد متوسط و کوتاه تر دیگر فرو پاشیده و سرنوشت پیمان چندجانبه آسمان باز و پیمان کاهش و محدودسازی تسلیحات راهبردی تهاجمی (معروف به استارت-3 یا توافقنامه پراگ) نیز زیر سئوال واقع شده است. سال 2020 بسیار مشخص کننده خواهد بود: اگر ایالات متحده به درخواست روسیه برای تمدید پیمان استارت-3 پاسخی ندهد، به گفته ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه ، هیچ چیزی در دنیا وجود نخواهد داشت که بتواند مانع از شروع یک مسابقه تسلیحات گردد.
پیمان آسمان باز به ایالات متحده ، فدراسیون روسیه و 32 کشور دیگر اجازه می دهد تا پروازهای شناسایی را به منظور جلب اعتماد متقابل بر فراز سرزمین های یکدیگر انجام دهند. دولت آمریکا در حال آنالیز معقولانه بودن ادامه اجرای این توافقنامه مهم است، مقامات واشنگتن معتقدند که این پیمان دیگر منسوخ شده و برای ایالات متحده ارزش زیادی ندارد. این در حالی است که روسیه همچنان به اجرای تعهدات خویش در چارچوب آن ادامه داده و معتقد است که از بین رفتن این توافقنامه چندجانبه شرایط کنترل تسلیحات در دنیا را پیچیده تر از قبل خواهد نمود. مسکو از هم اکنون هشدار داده که خروج احتمالی آمریکا از پیمان آسمان باز ضربه دیگری به امنیت اروپا وارد خواهد نمود.
این در حالی است که مدت اعتبار پیمان کاهش و محدودسازی تسلیحات راهبردی تهاجمی در کمتر از یک سال و نیم دیگر، یعنی در ماه فوریه سال 2021 منقضی می گردد.
این توافقنامه که در سال 2010 توسط دمیتری مدویدف و باراک اوباما روسای جمهوری وقت روسیه و آمریکا به امضاء رسید، با خطر برکناری بدون مشخص جانشین روبرو است. مذاکرات در خصوص امضای یک سند جدید که به آنها اجازه دهد راه پیشینیان خود را ادامه دهند ، برای طولانی شروع نشده و رایزنی های اجرا شده بین طرفین هم باعث نزدیک شدن مواضع آنها نگردید. البته در هفته های اخیر شرایط کمی تغییر نموده است. بدین ترتیب که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه ، پیشنهاد هر گزینه ای برای تمدید پیمان فعلی استارت-3 را داده است. پیش از این ، ولادیمیر پوتین نیز آمادگی طرف روسی برای تمدید فوری این توافقنامه مهم راهبردی، بدون هیچ پیش شرطی، را اعلام نموده بود.
به گفته بعضی کارشناسان، این مسئله ممکن است گویای حداقل تهیه ابتدایی ترین نظریات کلی درباره معماری اصلی پیمان جدید استارت باشد که این امکان را بدهد تا برای پیشرفت در مذاکرات طی پنج سال آینده امیدوار باشیم.
اهمیت دستیابی به توافقات جدید در عرصه تسلیحات تهاجمی راهبردی
کنستانتین بوگدانوف کارشناس ارشد مرکز امنیت بین المللی دانشگاه اقتصاد دنیای و روابط بین الملل مسکو معتقد است: مهمترین جنبه هر پیمان جدیدی، حفظ شفافیت و سیستم های تأیید کننده اطلاعات در زمینه سلاح های تهاجمی راهبردی است. این امر به ما اجازه می دهد تا سطح تسلیحات کنترل شده و تغییرات احتمالی پیش بینی و از وقوع موقعیت هایی شبیه به دهه 1970 جلوگیری گردد، هنگامی که فقدان اطلاعات موثق درباره زرادخانه های سلاح های استراتژیک دشمن باعث ایجاد مسابقه تسلیحاتی و افزایش بی رویه هزینه های نظامی شد.
وی اضافه نمود، همچنین مهم است که در نهایت درباره محدودیت هزینه هایی که بی تردید بر ثبات راهبری تأثیر است، مانند سیستم های ضدماهواره و ماهواره های فضایی ، سیستم های با دقت بالا و غیرهسته ای دارای برد طولانی ، توافق گردد. احتمالاً مفید خواهد بود اگر حداقل در مقدمه چنین توافقنامه ای به وجود تهدیدات سایبری و تأثیر آنها اشاره گردد.
به نوشته این روزنامه، با آنالیز پیشینه اطلاعاتی در موضوع تسلیحات تهاجمی راهبردی که تا حد زیادی بر جو مذاکرات تأثیر می گذارد ، می توان به بعضی از مشخصات شاخص آن اشاره نمود.
به عنوان مثال، تغییر لحن سخنان طرف روسی درباره تسلیحات دفاعی راهبردی، یعنی سیستم های دفاع ضد موشکی. در یک دهه گذشته، یکی از جنبه های اساسی شکل گرفته، حداقل بطور علنی، مواضع روسیه است که سامانه های دفاع موشکی آن اکنون به مرحله تازه ای ارتقاء یافته است.
در عین حال ، توازن موجود در زرادخانه های هسته ای راهبردی اساساً تغییر ننموده (و بعید است که در دونمای میان مدت تغییر کند). این مسئله چنین امکانی را بوجود آورده تا درباره تغییر نگرش به موضوع دفاع ضد موشکی در سیاست روسیه و تجدید نظر در ارزش این مسئله در دستور کار ادامه مذاکرات درباره کاهش سلاح های تهاجمی استراتژیک صحبت کرد.
در عین حال، در طی چند سال گذشته، توجه هر دو طرف به مسئله موشک های برد متوسط افزایش یافته است، به ویژه با توجه به از بین رفتن پیمان نابودی موشک های برد متوسط و کوتاه تر مربوط به سال 1987 که می تواند بر توازن راهبردی، توان بالقوه سیستم های فضایی و غیرهسته ای و تسلیحات دوربرد دارای دقت بالا ، تأثیر بسزایی داشته باشد.
علاقه به محدود کردن تسلیحات با برد بلند و غیرهسته ای با دقت زیاد، که قبلاً فقط از سوی مسکو نشان داده می شد، با توجه به تهدید مستقیم و آشکار ناشی از زرادخانه مربوطه آمریکا برای روسیه داشت، طی سالهای اخیر دو طرفه شده است. نشان دادن وجود واقعی چنین سلاح هایی در روسیه و قابلیت های آنها، به ویژه در چارچوب عملیات نظامی در سوریه، ظاهراً تأثیر بیشتری بر تمایل حل و فصل این موضوع بدون استدلال های سیاسی داشته است.
تسلیحات راهبردی دیگر اعضای باشگاه پنج قدرت هسته ای نیز باید در نظر گرفته گردد
یک عامل بسیار مهم در رابطه با مذاکرات روسیه و ایالات متحده درباره احتمال انعقاد پیمان جدید کاهش تسلیحاتی، زرادخانه های سایر اعضای این باشگاه است، البته وزنه نسبی آنها متفاوت است. در زمینه کاهش سلاح های تهاجمی راهبردی، قبل از همه توان بالقوه چین دارای اهمیت است، با توجه به اینکه چین تنها عضو پنج قدرت هسته ای بزرگ دنیا است، که زرادخانه های آن در دهه آینده می تواند تأثیر جدی بر توازن موجود بین نیروها داشته باشد.
به گفته آلکسی آرباتوف رئیس مرکز امنیت بین المللی دانگشاه اقتصاد دنیای و روابط بین الملل مسکو، توجه به زرادخانه هسته ای چین به طور کلی طی 10 سال گذشته رو به رشد بوده و توان بالقوه هسته ای این کشور طی دهه آینده هم احتمالاً افزایش خواهد داشت. چرا که چین تنها کشوری است که می تواند نیروهای هسته ای خود را در دهه آینده دو برابر یا حتی سه برابر کند. در اوایل دهه 1970، هنگامی که ایالات متحده و پس از آن اتحاد جماهیر شوروی، استقرار موشک ها را با کلاهک های مختلف را شروع کردند، تعداد کلاهک های آنها طی 10 سال پنج برابر افزایش یافت و اکنون چین در آستانه چنین روندی واقع شده است.
به عقیده این کارشناس ، چین در حال حاضر با مسئله مشارکت در مذاکرات مربوط به کاهش تسلیحات راهبردی موافقت نخواهد نمود، و نمی خواهد شکاف فعلی از لحاظ تعداد کلاهک های خود از ایالات متحده و روسیه را برطرف کند و در چنین شرایطی مسکو و واشنگتن مجبور به کنار آمدن با یکدیگر خواهند شد.
ضمن اینکه در گذشته هم مشابه شرایط فعلی قبل از شروع جنگ دنیای دوم ظاهر شده بود. در سال 1936 ، ژاپن و ایتالیا از امضای دومین پیمان دریایی لندن امتناع ورزیدند، با این اعتقاد که محدود کردن توان بالقوه دریایی آنها در مقابل تسلط دنیای نیروی دریایی سلطنتی انگلیس و نیروی دریایی ایالات متحده که در آن موقع در مجموع حدود دو سوم از نیروی دریایی دنیا را کنترل می کرد، به نفع آنها نبود. در آن موقع ، تاریخ فرصتی برای برطرف اختلافات بین قدرت های دریایی فراهم نکرد، ولی این امید وجود دارد که این بار اوضاع متفاوت گردد و امکان رسیدن به توافق بین قدرت های تسلیحاتی دنیا بوجود آید.
منبع: خبرگزاری تسنیم