چرا مهدی تاج جوابگو نیست؟

به گزارش وبلاگ شخصی من، هم میهن نوشت: مصاحبه با مهدی تاج که این روز ها بخش هایی از آن دست به دست می گردد، یکی از مصادیق مدیریت بی حساب وکتاب در این سرزمین است. مدیریتی که از دل دموکراسی بیرون نمی آید. فرمایشی است و حساب شده.

چرا مهدی تاج جوابگو نیست؟

نحوه برخورد او با مجریان تلویزیون، اصلا برخورد یک مدیر جوابگو نیست. او نه تنها خود را موظف به جوابگویی نمی دانست، بلکه به نظر می رسید اگر مجریان کمی بر سئوالات شان پافشاری می کردند، ممکن بود آن ها را تنبیه وتوبیخ کند. این روحیه از کجا می آید؟

آن شکل از یک کتی نشستن و اعتمادبه نفس کاذب از کجا آب می خورد؟ آیا مهدی تاج از ابتدا همین شمایل را داشت؟ تا جایی که من به خاطر می آورم، نه. مظلوم بود و در پی اثبات خود به عنوان یک مدیر زبروزرنگ و بیش از همه دنبال کسب محبوبیت، تا به فوتبالی ها بقبولاند در انتخاب او اشتباهی صورت نگرفته.

اما حالا نه تنها نیازی به اثبات خود ندارد، بلکه متوقع است دیگران برای طرح پرسش از او، ابتدا صلاحیتشان را به تاییدش برسانند. انگار کسانی که او باید به آن ها جواب دهد، مردم و رسانه ها نیستند. او قبلا جواب هایش را به دیگران داده است. دیگران چه کسانی هستند؟ نمی دانیم، اما اینقدر می دانیم که این دیگران از ما بهترانند.

دیگرانی که قبلا خیال او را راحت نموده اند. دیگرانی که افتضاحی را که او در جام جهانی بالا آورده، عین افتخار و اقتدار می دانند. اگر آن دیگران خیال تاج را از بابت ماندگاری اش در فدراسیون فوتبال راحت ننموده بودند، او باید سرافکنده و عذرخواه در رسانه ظاهر می شد و بابت کارنامه اش عرق شرم می ریخت، نه اینکه پرسش های بدیهی مردم را با لحنی طلبکارانه به سخره بگیرد و عین خیالش هم نباشد که با سرمایه های ملی این سرزمین چه نموده است.

درحقیقت مهدی تاج تقصیری ندارد. او اگر از دل یک سیستم سالم و روشن بالا می آمد یا باید تا امروز استعفا می داد و می رفت پی کارش یا باید به وسیله همان سیستم مجبور به جوابگویی می شد. سیستمی که او را برکشیده است، هرچه هست، ربطی به فوتبال ندارد که اگر داشت با چنین فاجعه ای روبرو نمی شدیم.

بعید می دانم حتی رئیس فیفا هم اینقدر متکبرانه و متفرعانه در مقابل دوربین ها ظاهر گردد و اینگونه با اعتمادبه نفس از کارنامه اش دفاع کند. شنیده ام اعضای فدراسیون فوتبال را از مصاحبه منع نموده اند.

اگر این حرف درست باشد، یعنی طبق معمول دوستان به فکر پاک کردن صورت مسئله هستند. البته در همین حد حفظ ظاهر هم، بهتر از این آبروریزی های آشکار است، اما مشکل اینجاست که این لاپوشانی ها دوام چندانی ندارند و دیر یا زود باید فکری حسابی برای مجموعه هایی از این دست کرد.

تا ابد که نمی توان تاج و امثال تاج را از سخن گفتن منع کرد تا دُم خروس بیرون نزند. به جای این حرف ها باید از پشتیبانی او و امثال او دست کشید. او و امثال او باید بتوانند صلاحیت خود را به مردم اثبات نمایند وگرنه باید برطرف زحمت نمایند و عرصه را به آن هایی که این کاره هستند واگذار نمایند.

این نکته را هم بگویم و تمام. حالا بیشتر می توان تفاوت عادل فردوسی پور و دیگر مجریان فوتبالی را فهمید. فکر می کنید اگر عادل فردوسی پور جلوی تاج نشسته بود، باز هم تاج می توانست اینقدر جولان دهد؟ پاسخ روشن است.

دست کم اینقدر می دانیم اگر تاج به همین شیوه عمل می کرد، در مقابل، فردوسی پور چندان ملاحظه او را نمی کرد و جواب هایی می گرفت که دل مخاطبان لااقل خنک می شد. مجریان رسانه باید بدانند که گاهی واقعا نماینده مردم اند و در قبال وقایع بزرگ و مسائل ملی، شخص آن ها خیلی مهم نیست. باید مطالبه گر باشند و تا پاسخ قانع نماینده ای دریافت ننموده اند، ول کن ماجرا نباشند.

منبع: فرارو

به "چرا مهدی تاج جوابگو نیست؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا مهدی تاج جوابگو نیست؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید